جنگل بی زمین
And Justice For All
Tuesday, January 5, 2010
حزب الله لبنان در ازای چه اینگونه سرکوب می کند ؟
حزب الله لبنان در ازای چه اینگونه سرکوب می کند ؟
2010/01/05

در همین مجال برایتان از حضور عوامل حزب الله لبنان و دست کم از سه عضو سرشناس آنها حسین منیف اشمر و ابو ناصر و نواف نصار ملقب به ابو محمد گفته ام . به نظر من و بسیاری دیگر از پیگیر کنندکان این ماجرا این سه نفر تکه هایی از کوه یخی هستند که اکنون ظاهر شده اند و این ماجرا باید توسط همه حقیقت یابان پیگیری شود .
ماجرا گرچه از سوی دفتر حزب الله لبنان در تهران تکذیب شده است ، یعنی دقیقا جایی که دست کم تا ماه پیش حسین اشمر در آنجا فعالیت می نموده است ، اما این رخداد واضحتر از آن است که با یک تکذیب پرده پوشی شود ، تا چندی پیش در سایت مقاومه که سایت رسمی حزب الله لبنان می باشد در سمت راست آن بنری وجود داشت که مختص علی منیف اشمر که به قمرالاستشهادیون معروف است وجود داشت ، در میان آن عکسها عکسی وجود داشت که خانواده اشمر من جمله همین حسین در دیداری خصوصی در کنارعلی خامنه ای نشسته بودند و مورد تفقد ایشان قرار می گرفتند که اکنون آن صفحه نیست !( آیا کسی میتواند کش آنرا در گوگل پیدا کند ؟) اما عکس حضور در مراسم تشییع جنازه عماد مغنیه از فرماندهان ارشد حزب الله لبنان در بیروت موجود است که در زیر می بینید

عکس زیر را نیزهمه ما دیده ایم و اکنون اگر با دقت بیشتری نگاه کنیم می بینیم که این چهار نفر همین افراد مشهور مورد نظر می باشند ، اما فرد سمت چپ او نیز در تمامی لحظات در کنار این دو است او کیست

فرد چهارم البته ایرانی است و نامش " کریم بوغانی " است اهل آمل و بزرگ شده روستای دینان است وی عضو نیروی قدس سپاه پاسداران است و در یگان9000 نیروی قدس فعالیت می کند ، به عکسهای دیگر وی نیز نگاه کنید وی همواره یا در کنار این سه لبنانی است و یا مشغول ضبط فیلم و عکس است

محل خدمت نامبرده یعنی یگان نه هزار نیروی قدس پیشتر یعنی تا هشت سال پیش وظیفه اش چیز دیگری بود و اکنون مسئولیت واکنش سریع و ضد خرابکاری در امنیت داخلی است . ستاد این یگان در محل زیر است :
تهران – خیابان ولیعصر – نبش ساختمان ایرنا کوچه مجلسی شماره 8 – با تابلوی : موسسه فرهنگی همت .
اکنون واضح است که مسئولیت برخورد مستقیم با مهندس موسوی بر عهده این یگان و سپاه پاسداران است چرا که در عکسهای تسخیر و پلمپ ستاد مهندس موسوی در قیطیره ما این سه نفر را می بینیم ، در تمامی اعتراضات و تجمعاتی که مهندس موسوی حضور داشته است این چهار نفر را می بینیم ، من جمله عکسهای زیر :




حال از همه جویندگان حقیقت می خواهم این موضوع را ردگیری کنند همانطوریکه در عکسها مشاهده می کنید اینها مسلح و حتا مجهز به بیسیم هم می باشند پس اگر بگوئیم بصورت خودسر و از سر عرق و غیرت دینی اینکار را می کنند بیشتر جوک هست ، من اصلا پا را فراتر از این میگذارم و می گویم همه این حرفها دروغ هست و لبنانی بودن اینها هم ساخته وپرداخته ذهن من هست این چهارنفر کیستند ؟ مشخصات اینها چیست ؟ چرا صدا و سیما که به هر دروغ و اتهام به نیروهای انقلاب اسلامی از سوی ضد انقلاب می پردازد و در برنامه های مختلفش آنرا بررسی می کند این سه نفر را نمی آورد تا مثل بلبل فارسی حرف بزنند و بگویند ایرانی هستند و مشخص شود ما دروغگوئیم ؟ پس سئوال اصلی اینجاست به عرب یا عجم بودنشان اصلا کاری نداریم اینها کیستند ؟ مگر دادستان وقت تهران آقای سعید مرتضوی اعلام نکرد که حمله به ستاد مهندس موسوی در روز انتخابات کار عوامل خودسر و ناشناخته بوده است ؟ چه دلیلی متقن و گویا تری از این که این چهار نفر هم در تسخیر ستاد بوده اند ، هم به ضرب و شتم وحشیانه ملت پرداخته اند ، در روز قدس نیز به خشونت دامن زدند و هم در روز عاشورا با شلیک مستقیم اسلحه کلت ملت را در پل کالج نشانه رفته اند ؟ اینها کیستند ؟ و براستی چه حاشیه امنی است که این روزها گرداگرد این افراد را احاطه کرده است ؟ به سر خط اصلی این نوشتار برمیگردیم "حزب الله لبنان در ازای چه اینگونه خوش رقص می کند ؟ " چرا باوجود بسیج و سپاه و اطلاعات و بقول حضرات آحاد میلیونی عاشقان و جان برکفان ولایت واکنش سریع و سرکوب سازمانی را به نیروهای خارجی واگذار کرده اند ؟ چه سری است که امروزه لبنانی ها محرم تر و خودی تر از نیروهای سرکوبگر داخلی شده اند ؟ مسئله این است

http://www.goftaniha.org/2010/01/blog-post_05.html
Sunday, January 3, 2010
حضور مجدد اعضای حزب الله لبنان در سرکوب ملت در روز عاشورا


روز عاشورا تهران پل حافظ











اگر بیاد داشته باشید پیشتر درباره حضور دو عضو سرشناس حزب الله لبنان یعنی حسین منیف اشمر و ابوناصر در حمله و تسخیر ستاد انتخاباتی مهندس موسوی در روز انتخابات برایتان گفته بودم (اینجا) . حالا مجددا سندی انکار ناپذیر در سرکوب و حمله مسلحانه این دو عضو حزب الله لبنان را در این عکسها مشاهده می نمائید .
این عکسها متعلق به روز عاشورا و درگیری بین مردم و نیروهای سپاه پاسداران در منتهی الیه پل حافظ می باشد .
اما درباره حضور حسین منیف اشمر :
ایشان که برادر دو شهید معروف استشهادی حزب الله لبنان علی منیف اشمر و محمد اشمر می باشند از سال 1374 در ایران بسر می برند و ضمن عضویت در سپاه پاسداران از اعضای دفتر نمایندگی حزب الله لبنان در ایران می باشند . آدرس محل کار ایشان خیابان ولی عصر خیابان حافظ شیراز پلاک 14 می باشد که پیدا کردن ایشان براحتی امکان پذیر است .
گفتنی است این نخستین بار نیست که نیروهای امنیتی در جهت سرکوب اعتراضات مردمی از نیروهای خارجی استفاده می کنند و سالها پیش نیز در ماجرای اعتراض و شورش مردم اسلامشهر و قزوین عملا نیروهای حزب الله لبنان که بمنظور آموزش به ایران در آنزمان اعزام شده بودند در خدمت ماشین سرکوب نظام قرار گرفتند که حتا منجر به تشکر رسمی فرمانده وقت سپاه پاسداران سردار محسن رضایی از حزب الله لبنان گردید .
هم اکنون نیز یک تیپ از نیروهای خارجی در محلی در مجاورت صداوسیما و نمایشگاه بین المللی تهران با نام تیپ دو نیروهای مخصوص روح الله ، امر محافظت و حراست از سازمان صدا و سیما را به عهده دارند
http://www.goftaniha.org/2010/01/blog-post_03.html

Saturday, January 2, 2010
نامي بزرگ در سينه اي کوچک؛ دايي از محبوبيت عابدزاده مي ترسيد !
برخلاف اولين ادعايش در کنفرانس مطبوعاتي يا همان جلسه معارفه اش که خواست خود را مردي متفاوت از گذشته و اصلاح شده معرفي کند، اما خيلي زود و در اولين قدمش نشان داد، هيچ تفاوتي در رفتار و نگرش تند و تک محور خود نداده است. نيازي به توضيح دوباره نيست.
علي دايي را مي توان در همان قامت گذشته ديد. مردي که اگر مي توانست بر قوانين و مقررات علوم طبيعي غلبه کند، حتي به سايه خود نيز اجازه حرکت در کنارش را نمي داد. يا حداقل آن قدر سايه اش را کوچک و حقير مي کرد که نگران بزرگتر شدن از قامت خودش نباشد!
اين علي دايي است! مردي که چون احترامي براي عموم و بزرگان اين فوتبال قائل نيست، احترامي در شأن نام آقاي گل فوتبال دنيا را در کشورش براي خود نمي بيند. آيا تا امروز به اين حقيقت تلخ انديشيده ايد که علي دايي چرا نبايد محبوبترين چهره نه فقط در جامعه فوتبال که در ميان تمام اقشار جامعه باشد؟ او با همگان در ستيز است. او با تمام مردان بزرگي که در گوشه اي از فوتبال حبي ميان دل مردم به دست آورده اند، مي جنگد. از محمد مايلي کهن گرفته تا علي پروين. از امير قلعه نويي تا صمد مرفاوي. از حميد استيلي تا علي کريمي. از محمد خاکپور تا محمود فکري. از داريوش مصطفوي تا صفايي فراهاني! او با کدام يک از بزرگان فوتبال ايران سر سازش داشت؟ احترام چه کسي را نگه داشت؟ چه کسي را ارزش نهاد تا خود صاحب ارزش شود؟
علي دايي اين است! مردي که ساعتي پس از اولين مذاکره اش با مديران پرسپوليس، قلم قرمز برداشت و روي نام اسطوره ها کشيد. بي شک او مانند روزهايي که در تيم ملي مربيگري مي کرد بايد به سراغ نامهايي مانند محمد احمدزاده و يا مرداني با وزن و وجاهت هومن افاضلي برود.
او توانايي هايش را مي شناسد و پس بزرگتر از خود را در تيمش نگه نمي دارد که مبادا دانش ناقص فني اش زير علامت سؤال يک داناي ديگر برود. او حتي سرپرستي باشگاه را امري مطلق مي داند که بايد از سوي او مشخص شود. پس وقتي به تيم ملي مي رود، دوست خانوادگي خود را سرپرست تيم ملي مي کند و حالا در عين ناباوري، محمود خوردبين را که يکي از مؤسسان پرسپوليس هم بوده، اخراج مي کند! اينکه حبيب کاشاني با چه تعقلي با اين خواسته دايي موافقت کرده است نيز جاي بحث دارد !
اما اي کاش علي دايي فقط همين بود. او اسطوره شکني اش را اين بار با رفتاري غيراخلاقي عليه احمدرضا عابدزاده ادامه مي دهد و به محض حضورش در باشگاه، محبوبترين ستاره فوتبال ايران را از کادر فني حذف مي کند. آيا اين رفتار علي دايي با آن مسابقه پيام کوتاه نود که نشان داد فاصله محبوبيت عابدزاده با دايي و سايرين فاصله اي است به ژرفاي زمين تا آسمان، خود گواه اين حقيقت نيست که دايي کينه هاي شخصي اش را بر سر عابدزاده خالي مي کند؟ اينکه او محبوبترين شخصيت فوتبالي ايران را حذف مي کند تا فقط خودش مورد توجه قرار بگيرد، نشانه اي ديگر است از روح کوچک اين نام بزرگ! دايي نام بزرگش را در سينه اي کوچک جاي داده است !
کاش علي دايي همين بود! همين مرد فاقد هر بينش عمومي که خود را ارجح بر همه و همه را در خدمت خود مي بيند. دايي روزي روزگاري نه چندان دور، در همين تيم ملي جزاي رفتار نامحترمانه و دور از بزرگواري اش با علي کريمي را در ورزشگاه آزادي ديد.
اما دايي از گذشت روزگار و چوب بي صداي زمانه هيچ درسي نمي گيرد! او در اولين قدم پا روي احساسات ميليونها هواداري گذاشت که فوتبال را با احمدرضا عابدزاده مي فهمند .

http://www.hurrahsport.com/titr_Item.asp?content_ID=207
حقوق متن‌های نوشته‌شده در این وبلاگ برای نویسنده محفوظ‌ند