جنگل بی زمین
And Justice For All
Sunday, October 7, 2007
نابودی ایران / فراتر از حرف ، به عمل رسیده اند

اپوزوسیون ایرانی در برون مرز مدت هاست بدون آنکه به اطراف خود نگرش صحیحی داشته باشد دائما در رادیو ها و تلویزیون ها درخواست میکند مردم به خیابان ها بریزید؟ اصولا چنین در خواستی بدون در نظر گرفتن اوضاع اقتصادی، فرهنگی،اجتماعی مردم عملا بی پاسخ خواهد ماند. آن جا که مدیر فلان شبکه از مردم می خواهد به خیابان ها بریزند دسته صدها جوانان ایرانی زیر شکنجه های وزارت اطلاعات قرار دارند و فضای رعب و وحشت چنان خیابان ها را پر کرده که نا امیدی به معنی واقعی کلمه را می توان در چشمان میلیون ها جوان ایرانی به وضوح مشاهده کرد. آقایان سواران نترسی را منتظر هستند که به مانند لشگری منسجم و مسلح بر خیابان ها بریزند و دسته دسته آخوند و بسیجی را در گونی فرو کنند و برخی را هم در همان خیابان ها بر تیرک های برق به دار مجازات بیاویزند . گرچه این آرزوی میلیون ها ایرانی است اما باید به درستی درک کرد که آیا می توان از یک انسان در زنجیر انتظار معجزه داشت؟

حقیقیتا اپوزوسیون ایرانی 28 سال است که اوضاع کشور را درک نکرده است و بر مبنای مندرجات کتاب ها می خواهد آن کند که همه آرزو دارند . اما فاصله حرف تا عمل فراوان است.
جمهوری اسلامی بسیار زیرکانه تمامی راه های تفکر را بر مردم بسته و چنان می نماید که هیچ حکومتی بهتر از این بر ایران حاکم نخواهد شد گرچه وزارت اطلاعات همچون همیشه بسیار ضعیف ، درمانده و آسیب پذیر نشان میدهد اما به نظر می رسد هماهنگی های خوبی بین مراکز فرهنگی و سیاسی به وجود آمده است . صدا سیمای جمهوری اسلامی عملا به بازوی وزارت اطلاعات تبدیل شده است و برنامه های این وزارتخانه را به خوبی اجرا می کند .
نظام برای سرکوب در آینده به خوبی برنامه دارد و به اعتقاد من تا 5 سال آینده را پیش بینی کرده این در حالی است که اپوزوسیون ایرانی که فاقد استاندارد است به هیچ وجه به کنش ها و واکنش های جمهوری اسلامی توجهی ندارد وهمان چیزی را فریاد می زند که 28 سال پیش هم به زبان می آورد.
وزارت اطلاعات سال 86 را سالی پر تنش پیش بینی کرده است . این سخن مطمئنا نظر یک فرد نیست . عصاره ی اطلاعات، نظرات و تحقیقات گسترده ی تیمی است که از زبان یک فرد بیان میشود. وزارت اطلاعات اسکن مناسبی از آینده در دست دارد و با هماهنگی نیروی انتظامی و سایر نهاد های سرکوبگر آن چه را که پیش زمینه شناور کردن یک برنامه در جامعه است به اجرا گذاشته است .
برنامه های صدا سیمای نظام به طور کامل تغییر جهت داده و دائما به مقایسه گذشته و حال می پردازد . این مهم بدون برنامه نیست و به طور حتم وزارت اطلاعات سیاست خود را به صدا سیما ابلاغ کرده است . نیروی انتظامی آن چنان فضای شهر ها را آلوده کرده است که انجام یک اقدام انتحاری از سوی مردم واجب به نظر می رسد. این اقدام در شرایط امروز ایران به هر صورتی می تواند باشد.


صدا و سیما به بررسی شرایط گذشته و حال پرداخته است و از هر 10 سریال پخش شده از تلویزیون 8 سریال به طور مستقیم به گذشته قبل از نظام و اوضاع آن دوران می پردازد و سایر برنامه ها نیز به طور کامل سیاسی شده و هر شب نقد و بررسی اعمال نیروی انتظامی وتشویق سران این نهاد سرکوبگر ضد مردمی در دستور کار قرار دارد. این یعنی مقابله با موج گسترده ی ورود افکار و اندیشه های جدید به کشور . در ادامه این سیاست نظام به تازگی مدارک و فیلم های را از سیمای خود به نمایش در آورده است که به بررسی آن چه که مجاهدین خلق در گذشته انجام داده است می پردازد .جایی که مسعود رجوی و سایر هم کیشانش بر دست و پای صدام بوسه می زنند. نظام از به نمایش گذاشت چنین صحنه هایی به اعتقاد من چند برنامه را دنبال میکند:
1. زمینه سازی برای حذف فیزیکی تمامی اعضای در بند مجاهدین در زندان ها

2- ابلاغ این موضوع به مردم که اگر این ها را می کشیم افرادی هستند که قصد تاراج و بخشش کشور به صدام را داشتند( نام مستند ساخته شده علیه مجاهدین گرگها می باشد) به هیچ وجه موافق مجاهدین وسیاست های ضد ایرانی و ضد انسانی آن نیستم و همواره تاکید دارم سران مجاهدین باید در دادگاهی محاکمه و به سزای اعمالشان برسند. شستشو های مغزی جوانان بی گناه و فرستادن آنها به قتلگاه هایی همچون فروغ جاویدان و قتل و کشتار سربازان بی گناه ایرانی که اکثرا به اجبار و برای گذراندن خدمت سربازی به جنگ آمده بودند کوچکترین اتهام اینهاست. (همه میدانیم چه کرده اند نیازی به توضیح اعمالشان نیست)

3- تاکید بر اینکه مردم بدانید اگر ما نباشیم مجاهدین بر شما حاکم میشوند . این دقیقا موضوعی است که اپوزوسیون خارجی با معرفی و تشریح اهداف خود باید به آن بپردازند. مردم باید بدانند آنانی که در آن سوی مرز نشسته اند دلشان بر مردم و ایران است . وظیفه ی مهم دیگر اپوزوسیون شناخت افرادی است که هدفی غیر از آزادی ایران را دنبال می کنند . افرادی که قصد دارند با براندازی جمهوری اسلامی کشور را تکه تکه کرده و ثروت هایش را به تاراج بگذارند. مردم امروز به دانشجویان و فعالیت هایشان ایمان دارند چون به خوبی می دانند دانشجویان نیروهایی متفکر و آزادی خواه هستند و در صورت حاکم شدن بر کشور چنان می کنند که خواسته آنان است. اپوزوسیون در برون مرز باید اعتمادی را که مردم به دانشجویان دارند برای خود نیز بدست آورد و لازمه ی این مهم یکسان کردن اهداف، اتحاد،پرهیز از دروغ گویی و هر عملی که باعث نشود مردم همچون امروز به آنها بنگرند. وزارت اطلاعات بسیاری از فعالین سیاسی را وادار به خروج از کشور می کند چون میداند مردم به نیروی مخالف برون مرزی بسیار کمتر از نیروی مخالف برون مرزی اعتماد دارند.

تاسیس شبکه های ماهواره ای اسلامی دیگرتلاش نظام برای مقابله با برنامه های آن سوی مرز هاست . برنامه هایی که به نظر می رسد به شدت نیازمند به روز رسانی هستند.
در مقابل این سیاست های وزارات اطلاعات و جو سراسر وحشت کشور که شبیه اوضاع فرانسه اشغالی توسط نازی های می ماند اپوزوسیونی قرار دارد که این نظام را به خوبی می شناسد و دست به اقداماتی می زند که گمان میشود با نظامی دموکرات طرف است و تنها خواسته اش تغییر سیاست آن است و نام فعالیت هایش را هم انقلاب مخملی می گذارد. به راستی بهتر است خود را فریب ندهیم. پروژه ی انقلاب مخملی و قبل از آن پروژه ی رفراندروم و در گذشته جنگ مسلحانه همه و همه سیاست های تاریخ گذشته ی اپوزوسیون شکست خورده ایرانی در خارج از کشور است که هر روز با لباسی جدید سعی بر عوام فریبی دارد .

اگر اپوزوسیون خارجی وظایف خود را نشناسد و خود رابه روز نکند باید از آن دل برید و ایمان داشت هیچ کاری از دستش ساخته نیست غیر از فرافکنی . نیروی های داخلی که به نظر می رسد هر کدامشان از هزاران تن از آنانی که در خارج از کشور نشسته اند و خود را تنها را نجات ایران میداند قوی تر هستند باید با تمرکز بر روی فعالیت های نظام و پیدا کردن راه های ضربه زدن به آن نابودی این دیو بیمار را تسریع بخشند. اپوزوسیون در برون مرز امروز می تواند با حمایت فکری از نیرو های داخلی و در اختیار گذاشتن تجربه ی 28 ساله خود نقش مکملی را بازی کند و جبران کمبود ها و کاستی های خود را با تکیه بر نیروهای داخلی بکند. آن روز است که باید از مردم انتظار داشت به خیابان ها بیایند . آقایان ،خانم ها ایران امروز دیگر به راستی در حالی نابودی است! فراتر از حرف، به عمل رسیده اند.
بیایید به فراموشی گذشته و پاک سازی اذهان از آلودگی ها ملت رنج کشیده و خاک در اسارتمان را نجات دهیم . فردا دیر است
6/22/2007
1386/04/01
حقوق متن‌های نوشته‌شده در این وبلاگ برای نویسنده محفوظ‌ند