جنگل بی زمین
And Justice For All
Thursday, February 10, 2011
این خون به ناحق ریخته شده

نادر جهانبانی در 27 فروردین 1307 متولد شد . وی پسر امان الله جهانبانی که خود یک تیمسار بود و مادرش یک زن روس بود که به ایران مهاجرت کرده بود . نادر شباهتی زیاد به روس ها و مادرش داشت و به جنرال چشم آبی معروف بود. نادر جهانبانی به دلیل عشق و علاقه اش به خلبانی و وطن پرستی وی به تدریج مراحل ترقی را طی کرد. در زمان سلطنت محمدرضا پهلوی به دلیل اینکه خود شاه یک نظامی بود سعی در ایجاد یک ارتش قوی داشت و وی در تکاپوی تعلیمات هوایی بود . نادر جهانبانی برای گذراندن دوره های عالی خلبانی جت های جنگی از طرف دولت ایران عازم آمریکا شد و بعد از گذراندن دوره های حرفه ای به ایران بازگشت و مفتخر به اخذ درجه ی سپهبدی شد. سپهبد جهانبانی در زمان خود یکی از بهترین خلبانان ایران و ارتش شاهنشاهی بود و به جد میشه گفت جهانبانی ها بودند که ارتش شاهنشاهی به درجه ی قدرت پنجم نظامی رسید .

در سالهای 1974 میلادی اختلافهای بین ایران و حکومت صدام حسین صورت گرفت که این اختلافات بر اثر رود اروند رود و تعیین مرزبندی بین دو کشور بود و در یکی از این روزهای اختلاف و درگیری های لفظی نادر جهانبانی همراه با چند خلبان معروف دیگر مانند ارتشبد خاتمی بدون اجازه و دستور شاه با جت های جنگی بر روی کاخهای ریاست جمهوری عراق پرواز کردند و مانور آنان بار دیگر صدام حسین را به وحشت انداخت . او در آخرین پستهای خود : رییس آکروجت های نیرو هوایی – رییس تربیت بدنی و قهرمان سوار کاری را داشت .

با پیروزی انقلاب 57 جهانبانی همراه با جمع کثیری از جنرالهای رده بالای ارتش دستگیر شدند و متاسفانه با رای غیر قانونی دادگاه و حکم تندرویی چون صادق خلخالی نادر جهانبانی نیمه شب 22 اسفند 1357 در پشت بام مدرسه ی علوی تهران با سه تن دیگر تیربار شدند و خبری از جسد او نشد گویا اون زمان جسد تیمسارها و اعدامی ها در بیابانهای اطراف تهران بی نام و نشان دفن میشدند .

هنگامی که خلبان ایران دوست جهانبانی تیربار شد دختر او فقط 19 سال سن داشت . بی شک جهانبانی یکی از بهترین خلبانهای ایران حتی در زمان حال بوده و یکی از دلایل خوش باوری ها و دلیرانه حمله ور شدن صدام حسین به ایران همین اعدام ها وتیرباران کردن تیمسارها و خلبانهایی بود که میتوانستند نماد ایران قدرتمند در منطقه باشند . زمانی که وی را در حال آماده کردن برای تیربار بودند از وی پرسیدند برای آخرین بار چی میخوای و او به افسر تیربارش چنین میگوید : فقط میخواهم در هنگام تیربار چشمانم را باز کنید تا پرواز گلوله ها را ببینم . و هنگامی که فرمانده ی تیربار وی دستور آتش میدهد حاضران میگویند ناگهان جهانبانی با صدای بلند و رسا فریاد زد جاوید ایران . خون وی به نا حق ریخته شد . هنوز که هنوزه هیچ جرمی برای تیربار این سپهبد وجود ندارد و حتی در هنگام تیربار بر روی گردن او نوشتند خائن چون جرمی نداشت که بنویسند .

متن روزنامه ی اطلاعات برای تیربار جهانبانی:

در تاریخ ۲۱ اسفند۱۳۵۷ دادگاه انقلاب اسلامی ایران جهت رسیدگی به کیفرخواست صادره از طرف دادستان انقلاب علیه ۱۱ نفر از متهمینی که جملگی از خائنین به ملت و عوامل سرسپرده رژیم دست نشانده بیگانه بودند و همچنین جنایتکاران مفسدفی الارض نیز می باشند تشکیل جلسه داد و پس از چندین ساعت رسیدگی و مشاوره سرانجام حکم اعدام را صادر کرد .

یادش گرامی و روحش شاد.

حقوق متن‌های نوشته‌شده در این وبلاگ برای نویسنده محفوظ‌ند